آیت اللّه العظمى بروجردى از بزرگترین علما و مراجع دینى عصر اخیر است . آن جناب در زمان خود از اعلمیت در فقه و اصول و رجال و فلسفه برخوردار بود و آثار با منفعت زیادى از تألیف و چاپ کتب بزرگان و بیمارستان و مسجد و مدرسه از آن حضرت باقى ماند . در هر صورت آیت اللّه بروجردى در عین قدرت و سطوت و در عین تکیه داشتن به مقام مرجعیت از حالات اخلاقى برخوردار و در کمال تواضع و فروتنى بود . روزى در مسیر حرکت آنجناب به سوى درس ، طلبهاى از طلاّب به آن حضرت عرضه داشت که مشکلات اقتصادى مرا در فشار قرار داده و کارد به استخوانم رسیده ، آن جناب فرمودند : پس از درس به من مراجعه کن ، باشد که گره از کارت به خواست خدا گشوده شود . آن مرجع دوران وقتى به کرسى درس نشست و درس و مباحثه را شروع کرد ، بر اساس جوّ آزادى که بر درس شیعه حکم فرماست شاگردان در مقام ردّ و ایراد درس برآمدند و آنجناب به هر کدام پاسخ مناسبى عنایت مىفرمود ، آن طلبهاى هم که اظهار حاجت کرده بود ، اشکالى به درس کرد ، از آنجا که قوه شنوایى آیت اللّه بروجردى ضعیف بود ، به خیال این که آن طلبه یادآورى حاجتش را نمود با کمى تلخى فرمود : گفتم بعد از درس ، طلاب تعجب کردند ، یکى از آنان که جلوى کرسى درس بود عرضه داشت : ایشان اشکال علمى کردند و پاسخ اشکال جایش همین جاست نه بعد از درس ، ایشان متوجه شدند که برداشتشان صحیح نبوده درس را خاتمه داده و پس از درس به میان جمعیت طلاب رفتند تا به آن طلبه رسیدند و دست مبارک خود را به عنوان مصافحه به سوى او دراز کردند ، او هم به آن جناب دست داد ، ناگهان طلاب دیدند وجود مبارک آیت اللّه بروجردى خم شد و دست آن طلبه را بوسید و از وى عذرخواهى کرده و او را همراه خود به خانه برد و به دور از چشم دیگران مشکل او را حل کرد و حاجت وى را روا فرمود !
+نوشته شده در جمعه 90/2/30ساعت 1:38 صبحتوسط سیدمحمدرضا سبحانی نیا | نظرات ( )
|